most of the time
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پدرش بیشتر اوقات در سفر است.
Her father is on the road most of the time.
او بیشتر اوقات رادمنش است، اما رگهای از غرور دارد.
He's generous most of the time, but he has a real selfish streak.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بیشتر اوقات» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بیشتر اوقات